قصور(خون دل)

میزان اردات مردم به مسئولین در میزان تبعیت مسئولین از فرامین ولی امر است

خاطرات دردناک یکی از قربانیان فرقه رجوی/ دوست دارم مریم و مسعود را با مسلسل بکشم

ساناز.میم فرزند امیر متولد ۱۳۵۸ در تهران او از روزهای تنهایی میگوید که تنها ۹ سال داشت او امروز جوان ۳۴ ساله ای است که معتقد است فرقه رجوی خانواده خیلی ها را نابود کرد و  باید دادگاه جنایات مسعود و مریم رجوی تشکیل شود.

سرویس سیاسی پایگاه خبری مرصاد/ ساناز.میم فرزند امیر متولد ۱۳۵۸ در تهران او از روزهای تنهایی میگوید که تنها ۹ سال داشت او امروز جوان ۳۴ ساله ای است که معتقد است فرقه رجوی خانواده خیلی ها را نابود کرد و  باید دادگاه جنایات مسعود و مریم رجوی تشکیل شود. همچنین سران سازمان مجاهدین باید در یک دادگاه بین المللی محاکمه شوند تا به سزای اعمال خود برسند.برای رعایت مسائل حفاظتی و خوی حیوانی منافقین که ممکن است آسیبی به این جوان برسانند از نام بردن کامل ایشان معذوریم.

پدر ساناز بعد از اقدام مسلحانه ۳۰ خرداد سال ۱۳۶۰ به همراه خانواده از ایران خارج شد. ۴ ماه در ترکیه بود و بعد به کمک یکی از دوستانش به ایتالیا رفت و در این مدت در یک شرکت ساختمانی به کار مشغول شد.

ساناز از آبان ۱۳۶۰ تا کنون در ایتالیا سکونت دارد او به سال های ۱۳۶۶ اشاره میکند که پدرش توسط سازمان منافقین فراخوان شد.  دو جلسه در ایتالیا ، سفر به عراق و حضور در اردوگاه اشرف ، مصاحبه کوتاه با ساناز و بیان خاطرات از طرف او گرچه برای هر انسانی ناراحت کننده است ولی بیان واقعیاتی است که ممکن است ده ها خانواده گرفتار آن شده باشند.

مرصاد: خانم ساناز شما فرزند چندم خانواده هستید؟

من خواهر و برادر ندارم و تک فرزند خانواده هستم.

مرصاد: زندگی خارج از ایران چگونه بود تجربه زندگی درایتالیا خوبه؟

من زمانی که در ایران بودم تنها ۲ سال داشتم و خاطره ای از آن روزها ندارم ، در اینجا ما حدود ۸ ماه در یک خانه کوچک زندگی میکردیم تا اینکه پدرم با کمک یکی از دوستانش توانست در یک شرکت ساختمانی کار پیدا کند.کلا من ایتالیا را دوست ندارم چون در اینجا خانواده ام را از دست دادم و زندانی شدم.

چرا زندانی شدید؟

خیلی مفصل است، به دلیل فروش مواد مخدر …

از پدر و مادرت بیشتر بگو چه خاطره ای از آنها دارید؟

من دقیقا یادم هست خرداد ۱۳۶۷ بود پدرم به خانه آمد و با مادرم در خصوص یک اتفاق بزرگ صحبت می کرد. آن روزها بعضی وقت ها تلویزیون ایتالیا صحنه هایی از جنگ را نشان می داد من آن موقع ۹ سال داشتم ولی هنوز مدرسه نمیرفتم و مادرم در خانه با من خواندن و نوشتن کار می کرد در همسایگی ما پیرزنی بود که تنها هم بازی من بود و چون ما در یک محله پایین دور از شهر زندگی می کردیم و هیچ همبازی و دوستی نداشتم. یادم هست که پدرم میگفت کار رژیم (جمهوری اسلامی) تمام شده است و سازمان در یک عملیات گسترده می خواهد تهران را فتح کند و به من اطمینان داد که خیلی زود برخواهند گشت و من را با خودشان به ایران خواهند برد.

مادرم اول موافق نبود پدرم را همراهی کند ولی پدرم مدام تکرار می کرد که بعد از آزادی ایران! من استاندار یا شهردار خواهم شد.همیشه یادم هست و از خاطرم نمی رود که پدرم با خوشحالی می گفت: استاندار یا شهردار خواهم شد… مادرم به اصرار پدرم آماده شد که به عراق بروند به من می گفت که زود برخواهد گشت و  از من قول گرفت در مدتی که نیستند فقط خانه پیرزن باشم و به او در کارهای خونه کمک کنم.روزها از نبود پدر و مادرم گذشت و هیچ خبری از آنها نشد ، بدترین سال های عمرم سال های تنهایی و بغضم بود که زندگی ام را نابود کرد بعد از یک سال متوجه شدیم پدر و مادرم در آن عملیات کشته شدند.

وقتی فهمیدید پدر و مادرتان کشته شدند چه حسی داشتید؟

خیلی حس تنهایی داشتم بی کسی رنجم می داد دنبال یک سر پناه بودم همیشه دنبال این هستم از مریم و مسعود انتقام بگیرم.دوست دارم با مسلسل هر دو تای آنها را بکشم آنها زندگی مرا نابود کردند ، همسایه ما پیر  زنی بود که من ۷ سال پیش او بعد از مرگ پدر و مادرم زندگی کردم .نوجوان ۱۶ ساله ای بودم که در این شرایط پیر زن به دلیل کهولت سن و بیماری فوت کرد از آن روز به بعد هیچ پناهی نداشتم به دنبال کار در رستوران ها بودم اما هیچ کس به یک دختر ضعیف کار نمیداد برای همین رفتم سراغ خرده فروشی مواد مخدر…

چرا مواد مخدر؟

خیلی دنبال کار می گشتم و کار مناسبی پیدا نکردم وقتی پدر و مادرم را از دست دادم به دلیل اینکه حامی مالی نداشتم به اجبار تن به خرده فروشی مواد مخدر دادم چون زحمت کم و سود خوبی داشت. در میلان بعد از یک سال دستگیر شدم و ۳ سال در زندان بودم و بعد از آزادی از زندان تازه به دنبال کار گشتم  تا اینکه در یک رستوران بزرگ مشغول به کار شدم و الان با آینده ای مبهم زندگی می کنم.

هیچ حسی ندارم و فقط زندگی می کنم چون زنده هستم و اوضاع خوبی ندارم تنها امیدم برای زنده بودن این است که روزی بتوانم با مسلسل مریم و مسعود رو به درک بفرستم این دو نفر زندگی خیلی ها رو نابود کردند آنها در ایران نسل کشی کردند و به کمک کشوری رفتند که به ایران تجاوز کرده بود گر چه من با جمهوری اسلامی رابطه خوبی ندارم ولی وطنم رو دوست دارم و هیچ وقت حاضر نیستم وطن فروش باشم چیزی که مریم و مسعود ثابت کردند که خائن و وطن فروش هستند این دو نفر حاضرند برای برآورده شدن خواسته ای خودشان جهان رو به آتش بکشند اینها انسان نیستند و خوی حیوانی دارند.

پیامت برای وطن چیست؟ دوست داری برگردی ایران و زندگی کنی؟

من وطنم رو دوست دارم و همیشه عاشق ایرانم و اگر روزی کسی خیال تجاوز به ایران را داشته باشد من هم برمی گردم و اسلحه میگیرم و میجنگم خیلی هم دوست دارم برگردم ایران و توی ایران بتوانم کاری داشته باشم و زندگی کنم اما وقتی برمی گردم ایران که حیوان های وحشی رو به سزای کارهاشان رسانده باشم من هیچ وقت از کارهایی که پدر و مادرم کردند خوشحال نیستم آنها خام گفته های رجوی شدند.

من تحقیقات گسترده ای کردم و خانواده های زیادی مثل ما در خارج از کشور هستند مطمئن هستم آنها هم مثل من به دنبال انتقام از رجوی هستند تنها آرزوی من این است که مریم و مسعود خار از دنیا بروند و التماس کنند که از مرگ رها شوند من دوست دارم خودم از این دو نفر انتقام بگیرم.

خانم ساناز از اینکه وقت خودتون رو در اختیار ما گذاشتید متشکریم.

1

بهره کشی سازمان منافقین از هواداران زن – شستشوی مغزی با تکنیک دروغ

+ نوشته شده در  یک شنبه 6 مرداد 1392برچسب:,ساعت 15:27  توسط احمد 

آقای روحانی در خصوص مدرک تحصیلی اش توضیح دهد+اسناد

حسن روحانی کاندیدای مورد حمایت هاشمی و اصلاح طلبان در بیوگرافی رسمی خود اعلام کرده است که مدرک فوق لیسانس و دکتری خود را در رشته حقوق از دانشگاه گلاسگو در اسکاتلند دریافت کرده است.

عکس از صفحه مرکز تحقیقات استراتژیک وابسته به مجمع تشخیص مصلحت نظام

 سایت ایران الکشن واچ (دیده‌بان انتخابات ایران)، با مراجعه به سایت رسمی این دانشگاه و همچنین سرویس پایان‌نامه‌های آن، نام کنونی "حسن روحانی" و پیش از انقلاب وی "حسن فریدون" را با تمامی املاهای انگلیسی ممکن جستجو کرده است؛ همچنین به کاتالوگ عمومی کتابخانه بریتانیا مراجعه کرده است. اما به هیچ نشانه‌ای از وی دست نیافته است. دیده بان انتخابات ایران اذعان می‌ کند که در انتها از دانشگاه گلاسگو استعلام کرده و سخنگوی این دانشگاه در پاسخ اعلام کرده است که {هیچ سابقه‌ای از هیچ کس با این نام} تا به حال در این دانشگاه وجود نداشته است ؛ لینک پایگاههای مورد تحقیق این سایت در متن اصلی خبر که در اواخر ژانویه ۲۰۱۳ منتشر شد موجود است.

بد نیست شیخ دیپلمات در خصوص ابهام موجود در مدرک خود توضیح دهد.چند سال قبل هم دانشگاه آکسفورد، اعطای مدرک دکتری به یکی از وزاری دولت را تکذیب کرد که سر و صدای زیادی به همراه داشت.

سایت ایران الکشن واچ (دیده بان انتخابات ایران) مدرک دکتری حسن روحانی را بررسی کرد

سایت رسمی  دانشگاه گالاسگو و همچنین سرویس پایان‌نامه‌ها مورد بررسی قرار گرفت

در قسمت بایگانی سایت جستجوی نام (hasan rowhani) حسن روحانی بی نتیجه است

شایان ذکر است دانشگاه گلاسگو ( University of Glasgow)‏ در سال ۱۴۵۱ میلادی در شهر گلاسگو در اسکاتلند تاسیس شده و یکی از دانشگاه‌های باستانی بریتانیا و چهارمین دانشگاه قدیمی انگلیسی‌زبان دنیا است. بیش از ۲۳٬۰۰۰ نفر دانشجو از بیش از ۱۰۰ کشور در مقاطع گوناگون از کارشناسی تا دکترا در این دانشگاه به تحصیل و پژوهش مشغولند.

منبع : کوتاه نیوز

+ نوشته شده در  چهار شنبه 8 خرداد 1392برچسب:حسن روحانی,فتنه,هسته ای,دکتری,گلاسگو,دروغ,کردان,88,هاشمی,براندازی,دانشگاه,اسکاتلند,ساعت 3:35  توسط احمد 

اصرار آیت الله بر حرکت در خلاف مسیر آب

به نقل از پایگاه خبری تحلیلی بلاغ - هاشمی رفسنجانی که این روزها هیچ مراجعه ای از سوی رسانه های داخلی و خارجی نداشته و از این حیث,اثرگذاری خود بر فضای سیاسی کشور را کمرنگ دیده است,دست بکار شده و با سایت شخصی اش مصاحبه ترتیب میدهد

تدارک این نوع مصاحبه ها که از عدم اقبال رسانه ها  نسبت به هاشمی رفسنجانی  حکایت دارد در نگاه اول حاکی از مواضع نادرستی  است که جناب آیت الله درباره مسائل داخل کشور اتخاذ کرده است.زیرا رئیس جمهور اسبق جمهوری اسلامی ایران همواره تلاش میکند در هر فرصتی نظیر مصاحبه و گزارش و سخنرانی,در خلاف مسیر آب حرکت کرده و مواضعی بر  خلاف خواست و اراده ملت و رهبری اتخاذ نماید.

هاشمی و فتنه گران

پس از ناکامی هاشمی در انتخابات ریاست جمهوری 84 جناب آیت الله با آنهمه سابقه درخشان سیاسی دچار یک برداشت نادرست از اوضاع سیاسی کشور شد و گمان کرد با نزدیک شدن به دیدگاههای اصلاح طلبان و مطرح نمودن خواسته های این جریان سیاسی خواهد توانست آب رفته را به جوی بازگردانده و لااقل در انتخابات دهم ریاست جمهوری کاندیدای مورد حمایت خود را راهی پاستور نماید.

از این زمان بود که سریال موضع گیری های عجیب و غریب آیت الله کلید خورد و در همه قسمت های این سریال,طرح مطالبات فکری جریان اصلاحات دنبال شد.غافل از اینکه بزرگترین دلیل شکست هاشمی رفسنجانی در انتخابات نهم ریاست جمهوری,خودش بود نه حریف. مجموعه مواضع و عملکردهای  وی و خانواده اش به حدی برای مردم غیر قابل پذیرش بود که در انتخابات ریاست جمهوری دهم نیز گریبانگیر اصلاح طلبان شد و نزدیکی خط فکری آیت الله با موسوی ,کفه ترازوی آراء را به ضرر کاندیدای منتسب به جریان اصلاحات جابجا کرد.

با وجود اینکه اصلاح طلبان پس از روی کار آمدن دولت دوم خرداد در مقاطع مختلف و بخصوص در جریان تهدید هاشمی رفسنجانی به رد  اعتبارنامه نمایندگی مجلس ششم ,نشان داده بودند دل خوشی از جناب آیت الله نداشته و حضور وی را در اردوگاه خود بر نمی تابند,رئیس جمهور اسبق بازهم تلاش کرد با طرح نقطه نظرات  و کلید واژه های اصلاح طلبان ,خود را در زمره آنان قرار  داده و همواره در سخنان و موضع گیری های خود ,سنگ این جریان را به سینه بزند.

حمایت هاشمی از فتنه گران

پس از فتنه 88 وبا برملا شدن ماهیت واقعی گردانندگان ناآرامی های پس از انتخابات دهم ریاست جمهوری, ملت  در راهپیمائی عظیم 9 دی برای همیشه دست رد به سینه خواص بی بصیرت زد, اما هاشمی رفسنجانی بدون عبرت گیری از این درس بزرگ بازهم به این موضع گیری های عجیب و غریب ادامه داد و اصرار بیش از حد وی در حمایت ضمنی از فته گران باعث شد  اعتماد خبرگان ملت برای تصدی کرسی ریاست مجلس خبرگان را از دست بدهد.

اصرار هاشمی رفسنجانی بر برگزاری "انتخابات آزاد" که در حقیقت کلید واژه دشمن برای تکرار  فتنه در انتخابات 92 به شمار رفته و توسط تمامی مجامع اپوزسیون,اصلاح طلبان و سلطنت طلبان بطور مشترک دنبال می شد,پرده دیگری از بازی جناب آیت الله در زمین بدخواهان  نظام بود که با موضع گیری قاطع رهبر معظم انقلاب ناکام ماند.

اما عجیب ترین قسمت سریال اظهار نظرهای عجیب و غریب آیت الله, در جریان مصاحبه اخیر وی با سایت شخصی اش رخ نمایانده است.هاشمی رفسنجانی در مصاحبه اخیر که با مناسبت سالگرد رفراندوم جمهوری اسلامی انجام شده,اکثریت معترضان یا منتقدان به انتخابات 88 که به خیابانها آمدند، را وفادار  به نظام و قانون اساسی خوانده و حرکت آنان را نوعی "اصلاح" دانسته که با اصل نظام مخالفتی ندارد.

این نوع توجیه و تطهیر که در نوع خود بی سابقه است,ظاهرا آخرین تیرهای در کمان آیت الله است که به قصد نزدیکی هر چه بیشتر به اصلاح طلبان و جلب نظر مساعد آنها برای حضور در میدان کارزار انتخابات یازدهم ریاست جمهوری صورت می گیرد.

حتی اگر تا چند ماه پیش,کسی بود که موسوی و کروبی را فریب خورده و قربانی فتنه می دانست,پخش مستند"مثلث" با موضوع ارتباط رابط کروبی و سازمانهای جاسوسی کشورهای بیگانه,جای هیچ اما و اگری باقی نگذاشت و همراهی و همدلی جریان فتنه 88 با دشمنان نظام جمهوری اسلامی ایران در خارج از کشور را به وضوح تبیین و آشکار نمود.

اکنون که غبارهای برپا شده توسط هاشمی رفسنجانی و همراهانش در جریان انتخابات دهم ریاست جمهوری فرونشسته و به برکت روشنگری های رهبر فرزانه انقلاب اسلامی و تلاش سربازان گمنام امام عصر(عج), پرده از ماهیت شوم طراحان و مجریان حوادث سال 88 برداشته شده,اصرار آیت الله بر اصلاحی خواندن این آشوب ها چه تعبیر و تفسیری میتواند داشته باشد؟

فتنه 88

چگونه است عده ای که با حمایت های مادی و فکری بنیاد جورج سوروس و سرویس های جاسوسی آمریکا و اسرائیل و انگلیس, به خیابانها ریخته و با سوء استفاده از احساسات مردم و متلاطم نمودن فضای روانی کشور بوسیله  القاء تقلب,عزم خود را براندازی نظام جمهوری اسلامی ایران جزم میکنندتوسط آیت الله, معتقد و ملزم به قانون اساسی تصویر می شوند؟

با این نوع نگاه هاشمی رفسنجانی, اساسا هیچ تفاوتی میان اصلاح و براندازی وجود نداشته و لابد آمریکا و اسرائیل که برای فروپاشی جمهوری اسلامی ایران ,بودجه های کلان اختصاص داده و به هر روشی برای تحت فشار گذاشتن ملت ایران دست میزنند,اصلاح طلب و خیرخواه مردم  ایران و معتقد به قانون اساسی کشورمان هستند.

هرچند جناب آیت الله چندین بار و در مقاطع زمانی مختلف,بی وفائی اصلاح طلبان را به چشم دیده اما هنوز هم به کسب قدرت از طریق این جریان دل بسته و امید دارد با نزدیک شدن به خطوط فکری آنها مجددا جایگاه سابق را در صحنه سیاسی و اجتماعی کشور بدست آورد.

غافل از اینکه مرجع اصلی برای راهیابی یک فرد یا جریان به پاستور,اعتماد مردم است.مردمی که این روزها با هوش و بصیرتی بیشتر از سال 88 ,جریان های سیاسی را در کشور رصد کرده و اتخاذ مواضع این چنینی پاسخی جز "نه" ملت را در پی نخواهد داشت .

+ نوشته شده در  سه شنبه 13 فروردين 1392برچسب:,ساعت 22:50  توسط احمد 

مرور اسناد ارتباط کروبی با ضد انقلاب و حمایت دول بیگانه از شیخ اصلاحات+چند سوال

پخش مستندی از صدا و سیما کافی بود تا یک بار دیگر جریان ضد انقلاب به هم بریزد و مجبور شود با واکنش‌های مختلف به فرافکنی و تطهیر خود بپردازند.

سایت سحام‌نیوز متعلق به کروبی در تاریخ 8 اسفند درصدد پاسخ‌گویی برآمد و با لحنی افشاگرانه به مخاطبان خود اعلام کرد که در آینده‌ای نزدیک پاسخ مفصلی به این مستند خواهد داد تا اینکه پس از گذشت چند روز پاسخ مفصل این سایت از زبان خانواده کروبی منتشر شد.

محمود زمانی اعتراف کرده که به طور همزمان با سرویس‌های اطلاعاتی غرب شامل آمریکا و انگلیس، اپوزیسیون و ضدانقلاب خارج از کشور و همچنین جریان داخلی که مربوط به فتنه سال ۸۸ می شود در ارتباط بوده است.

طیف‌های مختلفی از عناصر ضدانقلاب و دست‌اندرکاران آنان که ارتباطی نیز با سران فتنه در داخل کشور داشتند در این فتنه دخیل بودند.

با نگاهی به نامه خانواده کروبی سوالاتی مطرح شود که توجه به آنها نکات جالبی را نمایان می کند، البته رابطه کروبی با عناصر ضدانقلاب مهمترین دلیل برای خارجی بودن فتنه 88 بوده و دور از

چند سوال مهم از خانواده محترم کروبی

در نامه خانواده کروبی آمده است: "رسانه ملی به سفارش دستگاه های امنیتی در برنامه ای آماتور و پر از خطا و اشتباه با عنوان مثلث، اتهام هایی علیه آقای کروبی و مردم معترض مطرح کرد. در این سناریوی نخ نما شده و تکراری اینبار فردی بنام محمود زمانی، متن فیلمنامه ایی را قرائت کرد که بر اساس آن حوادث پس از انتخابات به سازمان های جاسوسی دول بیگانه ارتباط داده شد"
سوال اول: این همه واکنش و دستپاچگی برای یک سناریوی نخ نما و برنامه ای پر ازخطا و اشتباه اتفاق افتاده است؟ و آیا این زلزله و تکاپو در ضدانقلاب برای همین برنامه آماتور و نخ نما است؟
سوال دوم: با این همه ادله و شواهد روشن که یکی پس از دیگری از فتنه 88 رو می شود شما منکر این هستید که فتنه 88 مرتبط با سازمان ها و گروه های ضد انقلاب بوده است؟ چگونه ادعاهای بی پایه و اساس در انتخابات از سوی عناصر فتنه برای شما قابل قبول است ولی این همه سند روشن را نمی بینید؟ چقدر سند برای شما کفایت می کند؟
در قسمت دیگری از نامه به موضوع درخواست پول اشاره شده است: "بر خلاف ادعای مطرح شده هیچگونه کمک مالی در ستاد و یا دفتر از نامبرده دریافت نگردیده"
سوال سوم: از مستند و سند هم که بگذریم آیا سوابق آقای مهدی کروبی در دریافت پول از شخصی مثل جزایری که خود ایشان بدان اعتراف کرده است پذیرش آنکه وی در انتخابات 88 نیز بر مشی خود استوار مانده باشد موضوع عجیب و دور از ذهنی است؟
سوال چهارم: آیا هزینه میلیاردی کروبی در انتخابات 88 قابل انکار است؟
محمود زمانی در مستند مثلث به نقش رابط اشاره میکند " در قضایای سال 88 من به عنوان رابط آقای کروبی و آقای اردشیر امیرارجمند به عنوان نماینده آقای موسوی به عنوان رابط با خارج از کشور و اپوزیسیون خارج از کشور در ارتباط بودیم من در داخل مرتب با آقای کروبی ملاقات می‌کردم و نظرات اپوزیسیون خارج از کشور را به ایشان منتقل می‌کردم و همچنین نظرات ایشان رو به آنها ، ملاقات‌های من با آقای کروبی کاملاً در یک فضای خصوصی برگزار می‌شد".
سوال پنجم: آیا ارائه سند سازماندهی و حضور تقی کروبی فرزند مهدی کروبی در جلسات گروهک های تروریستی و برانداز به همراه اردشیر امیر ارجمند گواهی بر ادعای فوق نیست؟+سند

(سند حضور گروهک تروریستی منافقین ، توده ، فدایی خلق،سلطنت طلب ، تقی کروبی و اردشیر امیر ارجمند)

(سند جلسه مشهور به 7 اسفند در پاریس برای رفع حصر سران فتنه و حضور تقی کروبی فرزند مهدی کروبی)

سوال ششم: آیا بیانیه 14 فوریه ویکتوریا نولند سخنگوی وزارت خارجه آمریکا در حمایت از موسوی و کروبی افشای روابط پیچیده فتنه با خارج از کشور نیست؟

(سند حمایت صریح سخنگوی وزارت خارجه آمریکا از سران فتنه)

خانواده کروبی در نامه اعتراضی به پخش مستند به موضوع قتل های زنجیره ای اشاره کرده است که ارتباط آن با مستند مثلث معلوم نیست و برای اثبات ادعای خود خاطرات چاپ نشده مهدی کروبی را عنوان نموده است  که یکی از مسئولان وقت وزارت اطلاعات با پدر آنها دیداری داشته و برای مدیریت بازتاب قتل های زنجیره ای با پدر آنها مشورت کرده است.

خوب است بدانید حوزه مشورت در ارگان های امنیتی با بالاترین رتبه در آن سازمان صورت میگیرد و این مرسوم در همه کشورها است و نهایتا موضوع در شورای امنیت ملی مطرح می گردد.

سوال هفتم: آیا وزارت خانه فخیم و با درایتی مانند وزارت اطلاعات طرف مشاوره خود را رییس وقت مجلس میداند (مهدی کروبی)؟ آن هم مجلس ششم!
سوال هشتم: صحت این خبر همانند ادعای پدر شما مبنی بر تجاوز در زندان است؟
سوال نهم: آیا از پدر خود پرسیدید چرا به خاطر ادعاهایی از این دست سوژه رسانه های بیگانه و ضد انقلاب شده است؟
سوال ...
در پایان و جمع بندی سوالات ، به گوشه ای از خیانت و جنایت سران فتنه اشاره میشود که هیچگاه از ذهن مردم ایران پاک نخواهد شد امید است دستگاه قضا با رسیدگی سریع به جرایم آنها باعث خوشحالی مردم شود.

شایعه تقلب و سازماندهی اغتشاش بعد از انتخابات، شایعه تجاوز در زندان های ایران بدون اینکه یک برگ سند ارائه شود، همراهی با جریان های ضد انقلاب و دولت های استکباری، پیوستن به فتنه گران و حمایت مالی و معنوی از آنان در ایام فتنه، شرکت در فراخوان ضد انقلاب مانند 13 آبان 88، شرکت در مراسم درگذشت آقای منتظری در قم و دستاویز قرار دادن آن برای اقداماتی عیله نظام، تمجید و حمایت از فتنه گران در روز 6 دی ماه 88 (عاشورای 88)، فراخوان 25 بهمن 89 و همراهی با تمام گروه های تروریستی و برانداز، دعوت به آشوب و اغتشاش و ناآرامی در تهران، تهیه خوراک تبلیغاتی رسانه های اسراییلی و آمریکایی، سیاه نمایی علیه نظام مقدس جمهوری اسلامی به منظور کاهش قدرت منطقه ای و جهانی قسمتی از جنایت و خیانت سران فتنه بوده است که بد نیست مستحضر باشید مستند مثلث فقط بیانگر گوشه ای از خیانت سران فتنه به امام، انقلاب و ملت ایران است.

ای کاش پدر خانواده کروبی حرمت امام و لباس روحانیت را حفظ می کرد تا مضحکه و دستاویز دوست و دشمن نشود.

+ نوشته شده در  یک شنبه 13 اسفند 1391برچسب:امریکا+خیالات+توهم+خیانت+اسراییل+کروبی+فتنه+موسوی+88+خاتمی+مثلث+نفوذی,ساعت 15:13  توسط احمد 

وقتی دولت جنایتکار در حمایت از جنایتکاران بیانیه صادر میکند+سند

بوش، چنی، آلبرتو گونزالس مشاور کاخ سفید و سپس وزیر دادگستری وقت اوایل سال جاری میلادی به دلیل صدور دستور جنگ‌های عراق و افغانستان و نیز صدور اجازه به نیروهای امریکایی از جمله نیروهای نظامی و سازمان سیا برای انجام شکنجه و دیگر جنایات جنگی و عدم مجازات آن‌ها، به ارتکاب جنایت جنگی و جنایت علیه بشریت متهم شدند،مساله این است که در حال حاضر بر اساس منشور سازمان ملل و حقوق نورنبرگ اوباما و هولدر خود به دلیل پوشش جنایت‌های جنگی دولت پیشین و مقام‌های نظامی و عدم پیگرد چنین تخلف‌هایی، خود به ارتکاب جنایت جنگی متهم هستند.

 ویکتوریا نولند سخنگوی وزارت خارجه آمریکا دولت اوباما در بیانیه 14 فوریه از سران فتنه دفاع کرده است و خواستار رفع حصر آنان شده است وقتی قوه قضاییه به درخواست مردمی 9 دی با اغماض مینگرد دو اتفاق پدید می آید اول اینکه سخنگوی کشوری که مرتکب تمام جنایات بشری در عالم شده است  برای ایران خط و نشان میکشد و دوم اینکه سران فتنه و ایادی آنها در داخل و خارج از کشور برای تطهیر فتنه هر کاری انجام میدهند.

+ نوشته شده در  چهار شنبه 9 اسفند 1391برچسب:,ساعت 3:33  توسط احمد 

شبکه نوری زاده جاسوس می پذیرد/ کار از مهاجرانی پول از آل سعود

سرویس سیاسی مرصاد-سیزدهم بهمن ۱۳۹۱، تلویزیون فارسی زبان دیگری به جمع تلویزیون های ضد انقلاب که از بیرون کشور برای ایران و جهان برنامه پخش می کنند، افزوده شد. شبکه تلویزیونی ایران فردا به مدیریت علیرضا نوری زاده روزنامه نگار فاسد و فراری، برنامه خود را آغاز کرد.

تلویزیون ضد انقلابی "ایران فردا" که محل خود را در لندن تعیین کرده است، در ساعت سه و نیم عصر به وقت لندن، هفت شامگاه ایران، برنامه خود را در این روز با یک پخش آزمایشی نیم ساعته، آغاز کرد.

وطن فروش خائن علیرضا نوری زاده مدیر تلویزیون ایران فردا

شامگاه چهارشنبه دوم بهمن ماه 1391 علیرضا نوری زاده در تلویزیون "ایران فردا" ظاهر شد و به قول خودش شیوه های جدید ارسال خبر (جاسوسی) برای این شبکه را آموزش داد، نوری زاده از فتنه گران داخل کشور درخواست کرد برای شبکه او فیلم، عکس و حتی خبر تهیه کنند و اصرار داشت نیازی به کیفیت نیست.

او سعی کرد با طرح صیادان خبر و عکس مخاطبان انگشت شمار را تحریک به جاسوسی کند، عمده درخواست او برای ارسال خبر در زمینه نارضایتی عمومی، صف پمپ گاز و نانوایی ها بود.

وی وعده داد با افرادی که همکاری مستمر داشته باشند 100 دلار پرداخت خواهد کرد این در حالی است که او برای 10 دلار دست گدایی به سوی اعراب دراز کرده بود. در بین اپوزیسیون تلویزیون ایران فردا مشهور به الجزیره فارسی است.
دستگیری شبکه پیچیده سازمان عملیات روانی انگلستان (BBC)توسط وزارت اطلاعات ضربه سنگینی به جمع آوری اخبار از ایران به دشمن وارد کرده است حال چگونه میخواهد مرتبطین احتمالی خود را از خطر دستگیری محفوظ نگه دارد جای سوال دارد البته نوری زاده واقف است وقتی سربازان گمنام مرتبطین بی بی سی و سازمان های جاسوسی خارج از کشور را شناسایی و در مواقع لزوم دستگیر میکند شناسایی مرتبطین او کار دشواری نیست.
در تلویزیون ایران فردا پست ها تقسیم شده است عطالله مهاجرانی در بخش حمایت از سران فتنه در پشت پرده کار میکند ، لوناشاد اخراجی صدای آمریکا نیامده قرار است از این شبکه برود و سازماندهی مرتبطین و ارتباط با جواسیس در تلویزیون ایران فردا به عهده خانم فرنوش رام افسر موساد است که ارتباط بسیار تنگاتنگی با نوری زاده دارد ، فرنوش در بین همکارانش مشهور به فساد اخلاقی است البته نوری زاده 11 سال پیش در گفتگویی آنلاین با تلویزیون های ضدانقلاب غافل از اینکه وب کم روشن است در مقابل دوربین حرکات زشت و زننده ای انجام داد که بعدها برای او دردسر ساز شد.
فرنوش رام کیست؟

فرنوش رام افسر سازمان جاسوسی موساد (عکس مربوط به 10 سال پیش است)

بنیاد نوروز را یک صهیونیست به نام فرنوش رام که کارمند وزارت خارجه اسرائیل است 15سال پیش تاسیس کرد. فرنوش رام برای تامین مخارج رادیو اسرائیل به کمک دوست پسرش به نام بهمن معالی زاده و جرج هارونیان از یهودیان آمریکا بنیاد پناهجویی نوروز را تاسیس کرده و به نام پناهجویان ایرانی (فتنه گران فراری) پول جمع آوری می کند. مادر فرنوش رام در زمان شاه جزء زنان قلعه بوده و معلوم نیست که پدر فرنوش رام کیست. بنیاد نوروز برای کمک به پناهجویان نیست بلکه برای جمع کردن پول به اسم پناهجویان ایرانی و ریختن آن به حساب رادیو اسرائیل است. علاوه بر رادیو اسرائیل بخشی از مخارج تلویزیون ضد انقلاب پارس هم از پول هایی که بنیاد نوروز به نام پناهجویان ایرانی (فتنه گران فراری) جمع می کند تامین میشود.
 

فرنوش رام از اعضاء رادیو اسراییل در حال مصاحبه با کانال 2 اسراییل

فرنوش رام جاسوس موساد و از دوستان و همکاران نوری زاده

فرنوش رام  جاسوس موساد در ستایش نوری زاده در وبلاگش نوشت:
با ظاهر شدن علیرضا نوری زاده بر صفحه تلویزیون در استودیویی ظاهراً وسیع و خوش آب و رنگ، او با صدای صمیمی و آشنای خود، در پیامی ده دقیقه ای و دوستانه، از مهر همیشگی خود به ایران گفت.
لحن سخنانش همان شیوه ای بود که همگان از او می شناسند؛ به جای آنکه روزنامه نگاری خشک باشد، همان شاعری است که به خوبی وصف حال می کند و روح و روان ایرانی آکنده از حس همزمانِ اندوه و شادی و امید را با مسایل سیاسی درهم می آمیزد و شرح می دهد و خوب خاطره می گوید و حافظه و حضورذهنی قوی دارد و ...
ضد انقلاب خارج از کشور معتقد است به اینکه نوری زاده از سعودی ها برای تلویزیون ایران فردا پول گرفته است و در صفحه های فیس بوک اکثر سلطنت طلبان عکس نوری زاده با لباس عربی منتشر شده است.

طراحی عکس نوری زاده با لباس عربی توسط ضد انقلاب در فیس بوک

نوری زاده در کنار سر آنتونی پارسونزآخرین سفیر بریتانیا در ایران پیش از انقلاب

+ نوشته شده در  یک شنبه 6 اسفند 1391برچسب:,ساعت 16:44  توسط احمد 

شهرام همایون؛ کلاهبردار فرشهای نفیس و مجرم سیاسی تحت پیگرد اینترپل+سند

شهرام همایون در سال ۱۳۳۶ در تهران در یک خانواده نسبتا مذهبی بدنیا آمد مادر او اهل کرمانشاه و پدراو اهل تهران بود.
به گفته خود وی اولین عشق به جنس مخالف را در کلاس اول دبستان به معلم خود تجربه کرده است، پدر شهرام همایون کارمند ارشد بانک بوده  و از قضا سختگیری آن چنانی در مورد شهرام اعمال نمی کرده است.
اولین آشنایی و فعالیت او در یک حزب سیاسی با حزب ایران نوین بوده است که به عنوان خبرنگار مدارس برای پور شریعتی خبر تهیه می کرده است پس از مدتی فعالیت او به عنوان معاون سازمان جوانان حزب در انتظامات انتخاب شد. سمت معاون سازمان جوانان حزب ایران نوین را در سن کمتر از 18 سال احراز کرده است. در سال 1354 که حزب ایران نوین منحل شد او به همراه دوستش بهرام افرهی در حزب رستاخیز فعالیت سیاسی خود را ادامه داد.

شهرام همایون در ضد انقلاب به کلاه برداری مشهور است

او روزنامه بامداد را که اولین چاپ آن با طرح پرچم شیر و خورشید بود در آنسوی مرزها منتشر کرد. او 100 شماره از این روزنامه را منتشر کرد و پس از دعوت ضیاء آتابای مشغول به فعالیت سیاسی مخرب این بار از طریق رسانه تلویزیونی پارس شد. همسر اولش به دلیل اینکه مذهبی بود از او جدا شد همایون در 1370 از ایران به جرم کلاهبرداری فرار کرد او در یکی از مناطق تهران به تجارت فرش نفیس مشغول بود و زمانی که مردم پول های زیادی به او برای کار داده بودند بدون اطلاع از ایران به امارت رفت و از آنجا با کمک دوستان به آمریکا رفت.
در آمریکا با یک کمدین ازدواج کرد و این ازدواج باز هم دوام نیاورد و این بار با یک دکتر که از او 8 سال بزرگتر است ازدواج کرد ، مریم عزیزی نام همسر سوم اوست که به کارهای سیاسی علاقه زیادی دارد و سعی کرده بود در فتنه 88 به ایران خودکارهای دوربین دار ارسال کند که تیم او توسط وزارت اطلاعات بازداشت شد.

مریم عزیزی همسر سوم شهرام همایون ، پزشک بهایی

سپس شهرام همایون تلویزیون کانال یک را در لس آنجلس تاسیس کرد و جنبشی به نام "ما هستیم" را راه اندازی نمود تا از آن طریق بتواند پول های هنگفتی که از منافقین و اسراییل گدایی میکند را به اسم کمک های مالی مردمی توجیه کند!

عکس هایی که توسط کاربران اینترنت تولید شده است

شهرام همایون در شبکه "کانال یک "عملا مخاطبان خود را به فعالیت های خرابکارانه علیه نظام و اقداماتی از قبیل شعار نویسی روی اسکناس و دیوارها و حمله به مامورین و ... دعوت و تحریک می کرد و این اقدام حقوقی جمهوری اسلامی ایران در مقابله با این شبکه ماهواره ای برای اولین بار است که از سوی اینترپل به رسمیت شناخته شده و بر مبنای آن حکم پیگرد قانونی برای این فرد صادر شده است.

امیر حمید معروف به شهرام همایون تحت پیگرد اینترپل

وی از طریق پلیس بین الملل تحت تعقیب است.همایون متهم است که بینندگان خود را تشویق به انجام اعمال تروریستی کرده‌است اما اف بی آی به شهرام همایون اطمینان داده‌است تا زمانی که در ایالات متحده بماند خطر دستگیری وی را تهدید نمی کند.این بود خلاصه ای از زندگی نامه وطن فروش شهرام همایون که چیزی جز آوارگی و دوری از وطن و البته خیانت را به همراه نداشته است.

+ نوشته شده در  پنج شنبه 3 اسفند 1391برچسب:شهرام+همایون+سکه+طلا+پرچم+پراید+حمید+احمدی نژاد+معروف+متهم,ساعت 4:47  توسط احمد 

محمد نوری زاد؛ دایه مهربان تر از مادر برای گروهک تروریستی رجوی

به نقل از مرصاد نیوز

محمد نوری‌زاد فتنه‌گری که مدتی است نفاق درونی خود را علنی کرده است در مصاحبه با سایت های ضد انقلاب به موضوع اعدام منافقین در سال شصت و هفت پرداخته و آنرا لکه ننگی!! بر پیشانی نظام دانسته است.
محمد نوری‌زاد زاده ۱۹ آذر ۱۳۳۱ در روستایی در شهرستان شهریار کارگردان، فیلمنامه‌نویس و روزنامه‌نگار ایرانی است. نوری زاد از نویسندگان سابق روزنامه کیهان و تا پیش از فتنه سال ۱۳۸۸ از پرشورترین نویسندگان ارزشی بود و مخالف سرسخت جریان نفاق و اصلاح‌طلبان بود.
 

 

محمد نوری زاد در نقش علیرضا نوری زاده

نوری زاد سال 62 بعد از آشنایی از طریق ساخت برنامه تلویزیونی جهاد در بشاگرد، برای مجری گری در برنامه روایت فتح دعوت شد و با هفته ای یک جلسه دو ساعته با شهید سید مرتضی آوینی همکاریش را آغاز کرد و بعد از چند ماه همکاری، اصرار کرد برنامه سریال داستانی "همه با همه" را بسازد و لیکن شهید آوینی به شدت مخالفت کرد ولی وی و برخی از دوستانش با بودجه جهاد کار خودشان را کردند و پس از تولید هم، برنامه غیر قابل پخش تشخیص داده شد و همه آن پول‌ها عملاً به دور ریخته شد!
حضرت علی (علیه السلام ) فرمودند: جاهل را نمی‌بینی مگر در افراط یا تفریط
محمد نوری زاد که بعد از انتخابات 88 به همراه مهدی خزعلی به عنوان مخالفین نظام دست به انتشار مطالبی زدند، این روزها گویا تاریخ مصرف شان تمام شده است.نوری زاد که تصور می کرد با نامه نگاری به رهبر انقلاب می تواند خودش را بزرگ کرده و اعتباری برای خودش جمع و جور کند، آن قدر در مطالب خود، آسمان و ریسمان بافی کرد که این روزها حتی اندک طرفداران باقیمانده خودش را هم از دست داده است.

محمد نوری زاد 1388ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ محمد نوری زاد 1363

محمد نوری زاد در جمع فتنه گران سبز 

محمدتوسلی و علی اکبر طاهری از اعضای نهضت آزادی

دیدار با فتنه گران  ملی مذهبی در سال 1389 

محمد نوری زاد نمایشگاه مطبوعات سال 91

نوری‌زاد از فعالین سابق مطبوعاتی جریان فتنه با انتشار یک فیلم کوتاه رقص در وب‌سایت شخصی خود، مراجع تقلید را به دیدن این فیلم موهن دعوت کرد!
وی در ادامه با ادبیاتی هتاکانه می‌نویسد: من از همه‌ مراجع تقلیدمان که با فتاوا و تحکم‌های اسلامی خود حتماً در این اندوه‌سازی بزرگ و ملی نقشی حتمی و محوری داشته و دارند، تقاضا می‌کنم به این فیلم و موسیقی دلنشینش توجه کنند.
محمد نوری‌زاد پس از انتخابات سال 88 به نامه‌نویسی گسترده روی آورد ، وی به علت نگارش نامه‌های متعدد توهین آمیز خطاب به مسئولان نظام چندین بار دستگیر شده که هر بار با گذشت و توصیه مقامات ارشد نظام پس از مدتی آزاد شده است.

نوری زاد در کنار نسرین ستوده (وکیل گروه های تروریستی) و دیگر فتنه گران 88

وی در ادامه ارتباط خود با منافقین را با فحاشی به مراجع اعظام تقلید و مسئولین نظام اینچنین علنی می‌کند: "من معتقدم کشتار خاموش سال شصت و هفت لکه ننگی است نه تنها بر پیشانی حاکمان ما، که بر پیشانی تک تک مراجع تقلید ومسئولان و دستگاه قضایی و نمایندگان مجلس ما الی الابد. آنانی که بخاطر یک لقمه اعتبار، در برابر وقوع این حادثه‌ی خونین سکوت کردند و نام ما را در ردیف هیتلرها و چنگیزها جای دادند.

+ نوشته شده در  سه شنبه 1 اسفند 1391برچسب:,ساعت 1:15  توسط احمد 

نامه سرگشاده جمعی از دانشجویان بسیجی دانشگاه های تهران به دادستان محترم کل کشور

بسم الله الرحمن الرحیم

دادستان محتـــــرم کل کشور

حضرت حجت الاسلام والمسلمین جناب آقای محسنی اژه ای «زیدعزه الشریف»

 

سلام علیکم

احتراماً ما جمعی از دانشجویان بسیجی دانشگاه های تهران به همراه جمعی از خانواده های شهدا و جانبازان این سرمایه های گرانبهای انقلاب و نظام مقدس جمهوری اسلامی ، در راستای حفظ نظام و صیانت از حریم ولایت فقیه این سکاندار کشتی انقلاب ، برخود وظیفه دانستیم که نکاتی را درخصوص یکی از مزدوران فریب خورده این مرز و بوم به استحضار حضرتعالی برسانیم و تا حصول نتیجه و محاکمه نامبرده که با اقدامات اخیر خود لکه ننگی را در دل ایران اسلامی پدیدار نموده است ، دست از پیگیری نخواهیم کشید .

محمد نوری زاد این به اصطلاح زائیده فتنه88 و عروسک خیمه شب بازی این روزهای سخت فتنه گران ، در اقدامات اخیر خود پارا فراتر از حد صبر و شکیبایی امت حزب الله نهاده و اختیار از کف برده و با رفتارهای جنون آمیز و کودکانه خود دست به هر اقدامی برعلیه نظام مقدس جمهوری اسلامی و تولید خوراک تبلیغی برای دشمنان نظام جمهوری اسلامی زده است .

روزی نیست که این فرد شیاد که خیانتهای او در حق مردم و اموال بیت المال برهمگان روشن است ، با دروغ و نیرنگ و تولید مطالب سخیف و زننده به هتاکی یکی از مسئولان نظام و ارکان آن نپردازد و در قبال سکوت و رأفت اسلامی قوه قضائیه جمهوری اسلامی کار را به آنجا برساند که ابائی از اهانت به شخص اول مملکت ، رهبر معظم انقلاب اسلامی نداشته باشد و هر روز با تولیدمطالب و محتوای مغرضانه ، بی پروا نسبت به جریجه دار نمودن قلب امت حزب الله بپردازد . در این هنگامه که مردم انقلابی همراه با نظام مقدس اسلامی در رویاروئی قدرتمندانه با جبهه غرب و ایادی نقاب از سرافکنده آن قرار دارند و تأکید مقام معظم رهبری بر آرامش روانی مردم در وضعیت فعلی ودوری جستن از تشویش اذهان عمومی ، شاهدیم که این عنصر خودفروخته و ناامید از هرجا ، با مصاحبه در رسانه های بیگانه نظیر صدای آمریکا و صدای فرانسه ، به خوراک تبلیغاتی دشمنان بر علیه نظام مقدس جمهوری مبدل شده است و با بازپخش آن در فضای مجازی بیش از پیش بر طبل رسوائی خود می کوبد تا شاید از این راه شهرتی برای خود نصیب کند  .

لذا از حضرتعالی به عنوان دادستان کل کشور ، مصرانه تقاضامندیم ، براساس :

1-   وظایف ذاتی و مصرح آن دادستانی در برخورد با جرایم ضد امنیتی و محاکمه متهمین

2-   اتهامات اثبات شده و فعالیت های ضدامنیتی آقای محمد نوری زاد براساس قوانین پیوست ، اعم از :

- فعالیت تبلیغی علیه نظام و تخریب چهره سی ساله نظام جمهوری اسلامی از طریق مصاحبه با رادیوهای بیگانه نظیررادیو فرانسه و صدای آمریکا و...

-  توهین و نشر اکاذیب و افترا به شخص اول مملکت ، مقام معظم رهبری

-  توهین و نشر اکاذیب و زیر سؤال بردن رئیس محترم جمهوری اسلامی

-  توهین و افترا به ریاست محترم مجلس و نمایندگان مجلس شورای اسلامی

- توهین و نشر اکاذیب به ریاست محترم قوه قضائیه و زیر سؤال بردن عملکرد این قوه در برخورد با متخلفین

-  نشر اکاذیب و دروغ به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی ایران

-  توهین و افترا به اشخاص و نیروهای حزب اللهی و امت شهید پرور

نسبت به محاکمه مجدد نامبرده با بکارگیری قضات متخصص طبق قوانین مجازات اسلامی ، بار دیگر این قلم به دست مزدور را به سزای اعمال و رفتار ناشایست خود در فعالیت برعلیه این نظام مقدس که حاصل آبیاری خون پاک 400هزار شهید می باشد ، برسانید . تا شاید دیگران نیز بدانند که توهین به ولایت فقیه ، به مثابه توهین به ملت شریف ایران قلمداد می شود و این خط قرمز امت حزب الله و همیشه در صحنه بالاخص دانشجویان دانشگاههای تهران می باشد.

امید است که اقدامات و اقتدار دستگاه محترم قضائی در برخورد با دزدان حیثیتی و بیت المالی این مرز وبوم ، مرضی امام عصر ارواحناه فدا قرار گیرد و التیامی باشد بردل زخم خورده امت حزب الله و آلامی باشد بر دشمنان قسم خورده و حامیان خارجی و داخلی این عنصر فریب خورده .

 

آمین

جمعی از دانشجویان بسیجی دانشگاه های استان تهران

28/اسفند/1391

 

پیوست مواد قانونی:

 

ماده ۵۰۰

هر کس علیه نظام جمهوری اسلامی ایران یا به نفع ‌گروه‌ها و سازمان‌های مخالف نظام به هر نحو فعالیت تبلیغی نماید به حبس از سه ماه تا یک سال محکوم خواهد شد.

ماده ۵۰۸

هر کس یا گروهی با دول خارجی متخاصم به هر نحو علیه جمهوری اسلامی ایران همکاری نماید، در صورتی که محارب ‌شناخته نشود به یک تا ده سال حبس محکوم می‌گردد.

ماده ۵۱۴

هر کس به حضرت امام خمینی، بنیانگذار جمهوری اسلامی رضوان ا... علیه و مقام معظم رهبری به نحوی از انحا اهانت‌ نماید به حبس از شش ماه تا دو سال محکوم خواهد شد.

ماده ۶۰۸

توهین به افراد از قبیل فحاشی و استعمال الفاظ رکیک ‌چنان چه موجب حد قذف نباشد به مجازات شلاق تا (۷۴) ضربه و یا پنجاه هزار تا یک میلیون ریال جزای نقدی خواهد بود.

ماده ۶۰۹

هر کس با توجه به سمت، یکی از رؤسای سه قوه یا معاونان رئیس جمهور یا وزرا یا یکی از نمایندگان مجلس شورای اسلامی یا نمایندگان مجلس خبرگان یا اعضای شورای نگهبان یا قضات یا اعضای دیوان محاسبات یا کارکنان وزارتخانه‌ها و مؤسسات و شرکت‌های دولتی و شهرداری‌ها در حال انجام وظیفه یا به سبب آن توهین نماید به سه تا شش ماه حبس و یا تا (۷۴) ضربه شلاق و یا پنجاه ‌هزار تا یک ‌میلیون‌ ریال جزای نقدی محکوم می‌شود.

ماده697

هرکس به وسیله‌ی اوراق چاپی یا خطی یا به وسیله‌ی درج ‌در روزنامه و جراید یا نطق در مجامع یا به هر وسیله دیگر، به کسی ‌امری را صریحاً نسبت دهد یا آن‌ها را منتشر نماید که مطابق قانون آن ‌امر جرم محسوب می‌شود و نتواند صحت آن اسناد را ثابت نماید جز در مواردی که موجب حد است به یک ماه تا یک سال حبس و تا (۷۴) ضربه شلاق یا یکی از آن‌ها حسب مورد محکوم خواهد شد.

تبصره: در مواردی که نشر آن امر اشاعه فحشا محسوب گردد هرچند بتواند صحت اسناد را ثابت نماید مرتکب به مجازات مذکور محکوم خواهد شد.

ماده ۶۹۸

هر کس به قصد اضرار به غیر یا تشویش اذهان عمومی ‌یا مقامات رسمی به وسیله‌ی نامه یا شکواییه یا مراسلات یا عرایض ‌یا گزارش یا توزیع هرگونه اوراق چاپی یا خطی با امضا یا بدون امضا اکاذیبی را اظهار نماید یا با همان مقاصد اعمالی را برخلاف حقیقت راساً یا به عنوان نقل قول به شخص حقیقی یا حقوقی یا مقامات ‌رسمی تصریحاً یا تلویحاً نسبت دهد اعم از این که از طریق مزبور به‌ نحوی از انحا ضرر مادی یا معنوی به غیر وارد شود یا نه علاوه بر اعاده حیثیت در صورت امکان، باید به حبس از دو ماه تا دو سال و یا شلاق تا (۷۴) ضربه محکوم شود.

+ نوشته شده در  یک شنبه 29 بهمن 1391برچسب:,ساعت 10:34  توسط احمد 

جمشید چالنگی؛ مرکب لنگ گروهک رجوی در VOA

سید محمد حسین خلیلی/جمشید چالنگی متولد ۱۳۲۶ مسجد سلیمان است وی همسر فریده رهبر کارمند صدای آمریکا است، دو پسر به نام ونداد و تیرداد دارد. آغاز کار جمشید چالنگی به سال ۱۳۴۶  بازمی گردد.هرچند پیش از آن، مطالبی از اودر زمینه نقد ادبی و قصه نویسی در مجلاتی چون فردوسی و زمان به چاپ رسیده بود اما بطور مداوم کار مطبوعاتی خود را با مجله خوشه به سردبیری احمد شاملو آغاز کرد.
بعد ها به رادیو ایران رفت و در سال ۱۳۵۱ در برنامه "ادب امروز"برنامه اجرا میکرد ، بعد از مدتی به روزنامه مردم پیوست و زمینه‌ای تازه برای نقد تئاتر را در ستونی دائم در این روزنامه ارائه داد. نقد های ضعیف او باعث شد هیچ وقت به عنوان یک نقاد قوی مطرح نشود و نوشته های کلیشه ای او حتی در فردوسی امروز به مدیریت عباس پهلوان متوقف شد،افعالیت او تا پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی در سال 1357 در ایران ادامه یافت.

چمشید چالنگی و نگار محمدی ، صدای آمریکا

جشن هنر شیراز در سال 1356 از نظر کثرت صحنه های اهانت آمیز به ارزش های اخلاقی ایرانیان از جشن های پیشین فراتر رفته بود در این زمان جمشید چالنگی مسئول تهیه گزارشات خبری از این مراسم پرهزینه بود.
گفته های یک شاهد از این اقدام زشت پهلوی ها در جشن شیراز:
 یک باب مغازه را در یکی از خیابان‌های پر رفت و آمد شیراز اجاره کرده و ظاهراً می‌خواستند برنامه خود را کاملاً طبیعی در کنار خیابان اجرا کنند، صحنه نمایش نیمی از داخل مغازه و نیمی در پیاده ‌رو مقابل آن بود. یکی از صحنه‌هایی که در پیاده‌ رو اجرا می‌شد، تجاوز به عنف بود... من به این خاطر موضوع را با شاه در میان گذاشتم و به او گفتم اگر چنین نمایشی به طور مثال در شهر منچستر انگلیس اجرا می‌شد، کارگردان و هنرپیشگان آن جان سالم به در نمی‌بردند.

سند تکان دهنده از جشن هنر شیراز در سال 1356

تهیه گزارشات خبری این برنامه ها مربوط به جشن هنر شیراز در سال 1356به وسیله  جمشید چالنگی انجام شده است و در تاریخ روزهای پهلوی ثبت شده است شاید انحرافات اخلاقی جمشید چالنگی که باعث اخراج او از صدای آمریکا شد از این برنامه ها نشآت گرفته باشد.
جوان جویای نام آن روزها در پی انقلاب اسلامی در سال ۱۳۵۷، با گروهی از همکاران خود روزنامه "بامداد" را منتشر ساخت که هدفش انتشار اخبار و رویدادهای ایران و جهان بدون وابستگی به هیچ گروه و سازمان سیاسی بود.
فضای پدید آمده پس از انقلاب اسلامی مجالی برای یک عده بهایی قلم به دست علیه اسلام نبود به همین دلیل ازادامه انتشار بامداد جلوگیری شد.
زمانی که چالنگی و دیگر دوستانش ایران بعد از انقلاب را جای مناسبی برای فعالیت های خود نمی دیدند در سال ۱۳۶۲ ترک وطن کردند، جمشید چالنگی فعالیت مطبوعاتی خود را دنبال کرد و بر کار در زمینه مسائل خاورمیانه تمرکز کرد. از سال ۱۹۸۴ تا ۲۰۰۳ میلادی با استقرار در قاهره به بسیاری از کشورهای منطقه نیز سفر کرد.در این مدت با بخش فارسی صدای آمریکا و رادیو آلمان به عنوان گزارشگر رویدادهای خاورمیانه همکاری داشت و پس از تاسیس بخش فارسی رادیو اروپای آزاد - رادیو آزادی به این رادیو پیوست.
حاصل کار او در این مدت بیش از پنج هزار گزارش و مصاحبه بوده‌است. مصاحبه اوبا عبدالعزیز بوتفلیقه رئیس جمهوری الجزایر و نیز یاسر عرفات رهبر وقت ، تشکیلات خودگردان فلسطینی، یوسی بیلین، وزیر وقت دادگستری اسرائیل، از جمله مصاحبه‌های رادیوئی او با سران و مسئولان بلندپایه در منطقه و شمال آفریقا است. در این مدت همچنین با چهره‌های ضدهنرو ضد فرهنگ نیز در منطقه، مصاحبه هائی انجام داد که از آن جمله‌اند مصاحبه با نجیب محفوظ نویسنده منفور مصری و برندهٔ جایزه نوبل در ادبیات، یوسف شاهین، فیلمساز سرشناس مصری میباشند.
نجیب محفوظ که جمشید چالنگی مصاحبه با او را نقطه عطفی در زندگی خود میداند کیست؟
اگر سلمان رشدی توانسته بود آیات شیطانی را بنویسد بدون شک به لطف هنجار شکنی افرادی چون "نجیب محفوظ" بود که فتح بابی در این زمینه کرده بودند .نجیب محفوظ به دلیل چاپ این اثر و مخالف با حکم تاریخی امام خمینی با تلاش آمریکا و محافل ضد اسلامی توانست به عنوان اولین مسلمان در سال 1988جایزه ی ادبی نوبل را تصاحب بکند . که بر هیچ شخصی پوشیده نیست که سیاسی ترین نوبل ها جوایز صلح و ادبی نوبل است.

احمد باطبی کارمند و جمشید چالنگی مجری صدای آمریکا

جمشید در سال ۲۰۰۳ با آغاز کار رادیو فردا وابسته به سازمان جاسوسی آمریکا به پراگ رفت. همکاری او با رادیو فردا تا سال ۲۰۰۶ ادامه یافت و از ژانویه ۲۰۰۶ کار خود را با بخش فارسی صدای آمریکا در واشنگتن آغاز کرد. از اکتبر همان سال اجرا و سردبیری برنامه "تفسیر خبر" را برای ۳ روز در هفته جمعه، شنبه و یکشنبه را برعهده گرفت.
او در اکتبر سال ۲۰۱۱ از صدای آمریکا کنار گذاشته شد. وی در مارس ۲۰۱۲ با انتشار نامه ای به توضیح علل کنار گذاشته شدنش از صدای آمریکا پرداخت. وی در پاسخ سوالاتی که از علت اخراجش پرسیده شده گفته است: که وضعیت بخش فارسی صدای آمریکا مانند ادارات شوروی سابق است!؟

تریبون شدن صدای آمریکا برای تبلیغ بهاییت توسط بهاییان مارک‌دار
سابقه فساد اخلاقی جمشید چالنگی لابی فعال بهاییان در صدای آمریکا:
مادر نگار محمدی مجری برنامه "زن امروز" در صدای آمریکا در انتقاد از مدیران این شبکه گفته است: هریک از مجریان شبکه صدای آمریکا که درصدد ارتقای شغلی و استخدام رسمی در این شبکه و اقامت در آمریکا باشند باید به خواسته ی غیر اخلاقی تیم جمشید چالنگی (از مجریان ارشد صدای آمریکا) تن بدهند.
یک سال پیش نیز، در پی رسوایی اخلاقی مهدی فلاحتی در شبکه صدای آمریکا و بر اساس شکایت "الهام ستاکی" مجری تلویزیون فارسی‌زبان صدای آمریکا ، کلیه مدیران بخش فارسی به دادگاه فراخوانده شدند.بعد از افشاگری های گسترده بالاخره باعث شد رامین عسگرد مدیر بخش فارسی صدای آمریکا عذر جمشید چالنگی را خواست تا اینکه جمشید با کمک نوری زاده و به پشتوانه دلارهای عربستان تلویزیون ایران فردا در لندن را تاسیس کردند.
 این دومین تلویزیونی است که بدون پشتوانه محتوایی راه اندازی شده است تلویزیون رها به مدیریت جهان شاهی دیگر شبکه ای است که چند ماه قبل از ایران فردا راه اندازی شده است و ضعف محتوایی و ضعف در اجرای برنامه ها و شکاف عمیق و اضطراب فراوان در این شبکه تا جایی پیش رفت که در همان ابتدا قائم مقام این تلویزیون استعفا کرد.

مجریان تلویزیون ایران فردا به مدیریت وطن فروش علیرضا نوری زاده

سابقه عوامل نفوذی فرقه تروریستی رجوی درصدای آمریکا:
علی جوانمردی وجمشید چالنگی ویک نفر درقسمت پخش از جمله این حلقه ارتباطی هستند، سرحلقه ارتباط همان علی جوانمردی است که بگونه ای دائم با اسارتگاه اشرف، کمپ لیبرتی و پایگاه رجوی در فرانسه در ارتباط بوده است. شاهید و رافت (خبرنگاران صدای آمریکا درفرانسه و ایتالیا) نیز گهگاهی اخبار دروغین فرقه تروریستی رجوی را به سفارش جمشید چالنگی درلابلای گزارشات خود پهنان و از صدای امریکا منتشر می نمودند.
تلویزیون ایران فردا از مجریان اخراجی تلویزیون های سیاسی ضد انقلاب تشکیل شده است که با حمایت مالی سفیر عربستان در لندن و به اجرای مجریان فاسدی همچون لونا شاد و جمشید چالنگی و علیرضا نوری زاده پخش آزمایشی خود را آغاز کرده است.
پشتوانه فنی افراد جدا شده از سازمان منافقین در کنار عقبه تئوریک سبزها و عطاالله مهاجرانی معجونی از ضد انقلاب را در این شبکه پدید آورده است.
مدت زمان راه اندازی حیات این تلویزیون، ماموریت او در انتخابات 92 را نشان می دهد که اصلی ترین گزینه فراخوان و هدایت اغتشاش در داخل کشور است موضوعی که از چشمان سربازان گمنام امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) پوشیده نخواهد ماند.

+ نوشته شده در  پنج شنبه 26 بهمن 1391برچسب:,ساعت 12:35  توسط احمد 

صفحه قبل 1 2 صفحه بعد